تفاوت های حقوقی توهین و افترا |
توهین در لغت به معنای خوار کردن و سبک داشتن است و در اصطلاح عبارت است از هر گونه رفتاری، اعم از قول، فعل، کتابت و اشاره که بهگونهای موجب وهن حیثیت مخاطب در نظر افراد متعارف و معمولی جامعه شود. درباره این موضوع به گفتوگو با دکتر «سیدعلی خزایی» حقوقدان، استاد دانشگاه تهران و وکیل پایه یک دادگستری، پرداختیم.این استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با «حمایت» میگوید: اگر کسی دیگری را با کلماتی مخاطب قرار دهد که موجب تحقیر او شود، در حالی که مخاطب مستحق و سزاوار این الفاظ و القاب نباشد به آن «توهین» گویند. جرم توهین دارای اقسامی است به گفته خزایی توهین ساده عبارت است از اهانتی که با وجود دارا بودن وصف مجرمانه از هیچ کیفیت مشددهای برخوردار نیست. این جرم در ماده 608 بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 پیشبینیشده است که مقرر میدارد: «توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک، چنانچه موجب حد قذف نباشد، به مجازات شلاق تا 74 ضربه و یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود». این وکیل دادگستری به بیان مثالهایی درباره توهین مشدد میپردازد و میگوید: اهانت به حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در ماده 514 این قانون یا توهین به رؤسای سه قوه یا معاونان رییس جمهوری یا وزرا یا یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شورای نگهبان یا قضات که در ماده 609 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 آمده است، از مصادیق توهین مشدد است. همچنین گاهی توهین به اعتبار نحوه ارتکاب جرم، مشدد میشود مانند ماده 700 قانون فوق که مقرر داشته هر کس با نظم یا نثر به صورت کتبی یا شفاهی کسی را هجو کند یا هجویه منتشر کند به حبس از یک تا شش ماه محکوم میشود. گاه در قوانین مختلف توهین به برخی صاحبان حرفهها و مشاغل خاص جرم شناخته شده است. برای مثال در ماده 20 لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری، برای توهین به وکیل دادگستری در حین انجام وظیفه وکالتی یا به سبب آن مجازات حبس از پانزده روز تا سهماه تعیین شده است. شرایط تحقق جرم توهین جرم توهین علاوه بر عنصر قانونی که مورد اشاره قرار گرفت، دارای عنصر مادی و عنصر معنوی است. خزایی با بیان این مطلب میافزاید: عنصر مادی جرم توهین عبارت است از رفتار فیزیکی، شرایط و اوضاع و احوال و نتیجه حاصله. رفتار فیزیکی جرم توهین میتواند به شکل گفتار، کردار، نوشتار و حتی اشارات مختلف دست و چشم و نظایر اینها باشد. وی تصریح میکند: اعمالی مثل آب دهان ریختن به روی دیگری، انداختن و هل دادن تحقیرآمیز دیگری و برداشتن اهانتآمیز کلاه یا عمامه از روی سر شخص محترمی، عرفا باعث تحقیر است. وی تاکید میکند: گاهی ترک یک عمل که عرف انتظار انجام آن را از مرتکب دارد، از نظر مردم رفتاری خلاف موازین ادب و اخلاق تلقی میشود اما باید توجه داشت که برای کیفری محسوب شدن توهین، باید فعل مثبتی از مرتکب سر بزند لذا سلام نکردن به شخص واجبالاحترام، توهین محسوب نمیشود. خزایی در پاسخ به این سوال که چه نوع توهینی قابل مجازات است، میگوید: برای اینکه رفتار مرتکب، توهین قابل مجازات محسوب شود، باید شرایط و اوضاع و احوالی را در خود داشته باشد: اول آنکه رفتار موهن باشد. شرط دوم آن است که مخاطب معینی برای توهین وجود داشته باشد بنابراین توهین به خود جرم نیست. شرط سوم هم این است که مخاطب باید شخص حقیقی باشد. این استاد دانشگاه تاکید میکند: صرف خشونت گفتار را نمیتوان توهین کیفری محسوب کرد. تشخیص موهن بودن رفتار با «عرف» است و نظر عرف در این مورد باتوجه به عامل زمان و مکان، طبقه اجتماعی و شخصیت مخاطب و نیز موقعیت خاصی که رفتار موردنظر در آن ارتکاب یافته است، مشخص میشود. وی میافزاید: شخصیت مخاطب در قضاوت عرف، نسبت به موهن محسوب شدن رفتار خاص مؤثر است. برای مثال بیسواد خطاب کردن یک استاد دانشگاه عرفا توهینآمیز است و لیکن اگر به یک کارگر ساده ساختمانی بگویند بیسواد، از لحاظ عرف وهنآور تلقی نمیشود. توهین به گروه کلی بدون تعیین مصادیق جرم محسوب نمیشود. برای مثال اگر کسی همه کارکنان دولت را به کمکاری و یا رشوهخواری متهم کند مرتکب جرم توهین کیفری نمیشود. وی با بیان این مطلب اضافه میکند: معین شدن مخاطب توهین، الزاما با آوردن نام نیست، شاید با ذکر ویژگیهای ظاهری یا محل سکونت فرد به وی توهین شود. کسی را نمیتوان به علت توهین علیه دولت یا یک شرکت خصوصی و نظایر این موارد محکوم کرد. خزایی با بیان اینکه جرم توهین مقید به نتیجه نیست و در واقع یک جرم مطلق است، میگوید: اگر مخاطب روحیه بالایی هم داشته باشد و عملا از توهین ناراحت نشود باز هم جرم توهین، به صرف موهن بودن رفتار مرتکب از نظر عرف، محقق شده است. در خصوص عنصر روانی هم باید اشاره کرد که جرم توهین یک جرم عمدی است و ارتکاب غیرعمدی آن در حقوق جزا شناختهشده نیست یعنی مرتکب باید در ارتکاب رفتار موهن نسبت به دیگری عمد داشته باشد. بر این اساس، اولا مرتکب باید در ارتکاب عمل خود عامد باشد یعنی در حالت خواب و هیپنوتیزم و مستی نباشد و کلاً بدون اراده مرتکب صورت نگیرد و ثانیاً مرتکب از موهن بودن رفتار خود اطلاع داشته باشد، برای مثال برخی تفاوتهای فرهنگی یا زبانی باعث عدم اطلاع وی نباشد. تعریف افترا این استاد دانشگاه با بیان اینکه افترا به معنای دروغ بافتن، بهتان و تهمتزدن است، میگوید: این جرم بسیار قدیمی است بهطوری که مطابق ماده یک مجمعالقوانین حمورابی، کسی که اتهامی به شخص دیگری وارد و وی را به قتل متهم میساخت و نمیتوانست آن اتهام را ثابت کند باید کشته میشد. افترا و نشر اکاذیب از موضوعاتی است که در جوامع و ادیان مختلف از آنها بهعنوان اعمال شیطانی یاد شده است. در قرآن کریم بهتان و افترا از معاصی بزرگ و مخالف با اسلام معرفی شده است. وی ادامه میدهد: عنصر قانونی جرم افترا در ماده 697 بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 آمده است که به موجب آن، هر کس به وسیله اوراق چاپی یا خطی یا به وسیله درج در روزنامه و جراید یا نطق در مجامع یا به هر وسیله دیگر به کسی امری را صریحا نسبت دهد یا آنها را منتشر نماید که مطابق قانون، آن امر جرم محسوب میشود و نتواند صحت آن اسناد را ثابت کند جز در مواردی که موجب حد است به یک ماه تا یک سال و تا 74 ضربه شلاق یا یکی از آنها حسب مورد محکوم خواهد شد. به گفته خزایی، باتوجه به ذکر عبارت «یا به هر وسیله دیگر» میتوان گفت هر وسیلهای مثل چاپ نقاشی یا کاریکاتور، استفاده از رایانه و اینترنت و ارسال پیام کوتاه از طریق تلفن همراه، میتواند موجب تحقق جرم افترا شود. بنا به نظریه مشورتی اداره حقوقی قوهقضاییه، اگر به وسیله اینترنت یا مشابه آن هم جرمی به کسی نسبت داده شود و نسبتدهنده نتواند صحت آن انتساب و اسناد را ثابت کند مشمول ماده 697 قانون مجازات اسلامی خواهد بود. باتوجه به مفهوم ماده فوق میتوان گفت که حتی یک سخنرانی در یک مجمع نیز کفایت میکند. البته باید تعداد حاضران به حدی برسد که عرفاً اطلاق کلمه مجمع به آنها ممکن باشد پس به این ترتیب نمیتوان اظهارات شفاهی کسی در یک مهمانی یا اظهارات تلفنی یک نفر به افراد متعدد را نطق در مجمع دانست. شرایط تحقق جرم افترا این وکیل دادگستری شرط نخست تحقق افترا، انتساب جرم به دیگری است. وی در این باره توضیح میدهد: نسبت دادن اعمالی که جرم نیست ولی برخلاف شرع یا شأن یا حتی مستوجب تعقیب اداری یا انتظامی باشد، موجب محکوم شدن مرتکب به اعتبار ماده فوق نمیشود. برای مثال اگر کسی، دیگری را متهم به بیتقوایی، بیعدالتی و نظایر اینها کند، مرتکب افترا نشده است. نکته دیگر این است که قید واژه «کسی» تنها مربوط به اشخاص حقیقی میشود و نمیتوان اشخاص حقوقی را مورد شمول قرار داد. شرط دوم تحقق افترا، صراحت انتساب است یعنی مرتکب باید امری را صریحاً نسبت دهد که مطابق قانون آن امر جرم محسوب میشود. البته لازم نیست که مرتکب مشخصات دقیقی از جرم بیان کند بلکه وقتی به طور صریح بگوید فلانی دزدی کرده یا آدم کشته است، کفایت میکند. بنابراین بکار بردن کلمات و واژههای عامیانه مثل جانی و بزهکار و غیره برای تحقق جرم افترا کافی نیست بلکه ممکن است موجب تحقق جرم توهین شود. نکته دیگر اینکه در تحقق جرم افترا، ابتدایی بودن انتساب جرم ضرورتی ندارد. بنابراین اگر دو نفر ارتکاب جرمی را به صراحت به هم نسبت دهند، هر دو مفتری محسوب میشوند بدون توجه به اینکه شروع با کدام یک بوده است. شرط سوم ناتوانی مفتری از اثبات صحت اِسناد است. هر گاه مفتری بتواند صحت نظر خود را در مورد ارتکاب جرم از سوی شخص مورد اتهام به اثبات رساند، به عنوان مفتری قابل مجازات نخواهد بود. تفاوت توهین و افترا وی در پایان میگوید: تفاوت توهین با افترا آن است که افترا نسبت دادن صریح عمل مجرمانه به غیر و متضمن اسناد و اخبار است اما در توهین، مرتکب قصد انشا و هتک حرمت دارد. پس اگر شخص به قصد انشا و هتک حرمت مثلا به کسى بگوید: «دزد»، مفتری محسوب نمىشود؛ زیرا منظور اسناددهنده توهین و تحقیر طرف اسناد بوده است، نه اینکه در واقع او را به ارتکاب عمل دزدی متهم کند؛ همچنین است دادن نسبتهای کلى و غیرصریح مانند جانى، یا فاسق که فاقد صراحت کافى است و به نوع جرم منتسب اشاره ندارد. الته این اعمال ممکن است از مصادیق توهین محسوب شوند. نکته دیگر، ضرورت جرم بودن عمل انتسابى برای تحقق افتراست. در واقع، برای تحقق افترا، عمل اسناد دادهشده باید فعل یا ترک فعلى باشد که در زمان اسناد در قانون ممنوع بوده و برای آن مجازات تعیین شده باشد، حال آنکه در توهین این گونه نیست. |
URL : https://www.vekalatonline.ir/articles/59106/تفاوت-های-حقوقی-توهین-و-افترا/ |