تشریفات قانونی نیمه‌کاره گذاشتن دادرسی

 اقامه دعوا یکی از راههای رسیدن به حق است؛ اما به جز آن راههای دیگری وجود دارد که می‌توانیم از طریق آن به حق خودمان برسیم. فرض کنید بعد از اینکه دعوای خود را در دادگستری شروع کردید اختلاف موجود حل شد؛ در این صورت تکلیف چیست؟ آیا باید پرونده را به امان خدا رها کنیم؟ طبعاً این راه‌حل نمی‌تواند روش خوبی باشد چون در بسیاری از موارد حتی با حاضر نشدن طرفین دعوا دادگاه رای صادر می‌کند. این راه‌حل نه‌تنها وقت دادگاه را می‌گیرد، ممکن است اختلافات تازه‌ای به وجود آورد. استرداد دعوا می‌تواند بهترین اقدام در این وضع باشد. به عبارت دیگر، شروع یک دعوا همیشه به صدور حکم منتهی نمی‌شود؛ زیرا دعوا ممکن است در مسیر خود از مسیرهای مختلفی عبور کند. گاهی ممکن است خود خواهان بنا به دلایلی دعوای خود را مسترد کند و به دعوا و جریان دادرسی خاتمه دهد. استرداد دعوی عبارت است از چشم‌پوشی خواهان از دعوای خود. بنابراین اینکه دعوای خودمان را با چه تشریفاتی مسترد کنیم موضوع مهم و قابل بحثی است.

اقسام استرداد دعوا

در صورتی که بعد از اقامه دعوا تصمیم گرفتید که دعوای خود را مسترد کنید باید یکی از راه‌هایی را که در ادامه توضیح داده می‌شود، انتخاب کنید:

1- استرداد دعوا قبل از تمام شدن دادرسی: خواهان می‌تواند مادامی که دادرسی تمام نشده است، دعوای خود را مسترد کند؛ بنابراین زمانی که دادرسی تمام شده باشد، استرداد دعوا قابل پذیرش نخواهد بود. اما سوال این است که دادرسی چه زمانی تمام خواهد شد؟ وقتی دادگاه تصمیمات و اقدامات لازم را برای صدور رأی گرفته باشد و پرونده آماده صدور رأی قاطع باشد، می‌توانیم بگوییم دادرسی تمام شده است؛ بنابراین تا این زمان خواهان می‌تواند دعوای خود را مسترد کند. این مقطع زمانی وقت خوبی برای استرداد دعواست چون با این کار قرار رد دعوا صادر می‌شود؛ اما دعوا به صورت کلی از بین نمی‌رود و بنابراین امکان طرح مجدد آن وجود دارد. اما اگر این مهلت را از دست بدهید کار کمی سخت‌تر می‌شود که در ادامه به بررسی آن می‌پردازیم. (بند «ب» ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی)

2- استرداد دعوا بعد از ختم مذاکرات اصحاب دعوا: در صورتی که خواهان در استرداد دعوای خود تعلل کند و وقت را از دست بدهد در این صورت استرداد دعوا مشکل‌تر خواهد شد. اگر مقطع ختم دادرسی بگذرد امکان استرداد دعوا در صورتی وجود خواهد داشت که خوانده هم با آن موافقت کند یا اینکه خواهان قبول کند که به کلی از دعوای خود صرف نظر کند. این سخت‌گیری برای این است که بعد از ختم مذاکرات به صورت کلی معلوم می‌شود که عیار دفاعیات دو طرف چقدر است و چه کسی پیروز دعوا خواهد بود؛ بنابراین اگر دست خواهان را باز بگذاریم ممکن است بعد از اینکه بختش برای پیروزی دعوا کم شد با استرداد دعوا افزون بر تلف کردن وقت دادگاه، مانع از صدور حکم به ضرر خود می‌شود و در عین حال امکان طرح مجدد دعوا را هم برای خود محفوظ نگه می‌دارد.

ختم مذاکرات اصحاب دعوا زمانی است که ادله و ادعاهای اصحاب دعوا شنیده شده یا حداقل فرصت طرح آن فراهم شده باشد؛ در این ‌صورت مذاکرات طرفین خاتمه یافته است. خواهان تا قبل از ختم مذاکرات می‌تواند بدون رضایت خوانده نیز دعوای خود را مسترد کند؛ اما استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات طرفین دعوا در صورتی ممکن است که خوانده راضی باشدکه در این‌صورت دادگاه «قرار رد دعوا» را صادر می‌کند؛ اما چنانچه خوانده به این امر رضایت ندهد؛ خواهان برای استرداد دعوا باید به‌ طور کلی از دعوای خود صرف ‌نظر کند. دادگاه در این حالت «قرار سقوط دعوا» را صادر می‌کند. ممکن است صرف‌ نظر کردن از دعوا تنها نسبت به بخشی از آن باشد نه تمام آن؛ در این صورت فقط نسبت به همان بخش قرار سقوط دعوا صادر می‌شود.

آیین استرداد دعوا

استرداد دعوا در دو مقطع قبل از ختم مذاکرات و بعد از آن بررسی شد. خواهان برای این کار می‌تواند در ضمن لایحه‌ای استرداد دادخواست را مطالبه و از این حق خود به صورت اختیاری استفاده کند. البته باید توجه داشت که نمی‌توان هیچ کسی را وادار به پس گرفتن دعوایش کرد. مدعی باید شخصاً یا توسط نماینده یا وکیل دعوای خود را مسترد دارد.

از طرف دیگر استرداد دعوا از طرف خوانده معنی ندارد و این حق برای خواهان شناخته شده است. علاوه بر استرداد کتبی دعوا می‌توان به صورت شفاهی هم برای استرداد دادخواست اقدام کرد. استرداد کتبی در دفتر دادگاه ثبت و پیوست پرونده می‌شود. استرداد شفاهی نیز در صورت‌مجلس نوشته می‌شود و خواهان آن را امضا می‌کند.

سوالی که ممکن است پیش آید این است که در صورتی که تعداد خواندگان متعدد باشد آیا می‌توان دعوا را علیه چند نفر از آنها مسترد کرد و علیه بقیه ادامه داد؟ به عنوان مثال فرض کنید که شما با چند نفر از طرفین دعوا صلح کرده‌اید؛ آیا می‌توانید با استرداد دعوا علیه آنها، این افراد را از دادرسی خارج کنیم؟ پاسخ مثبت است و ما می‌توانیم در صورت تعدد خواندگان در دعاوی قابل تجزیه، دعوا را نسبت به بعضی از آنان مسترد کنیم. در این صورت اگر استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات باشد تنها رضایت خوانده یا خواندگانی لازم است که دعوا نسبت به آنان مسترد شده است و قرار رد دعوا نیز فقط نسبت به آنها صادر می‌شود و مؤثر است. اما در دعاوی غیرقابل تجزیه استرداد دعوا نسبت به بعضی خواندگان پذیرفته نمی‌شود.

پیامدهای استرداد دعوا

مسترد کردن دعوا چیز غریبی نیست؛ دلایل متعددی ممکن است خواهان را به فکر استرداد دعوای خود بیندازد؛ اما خواهان باید تصمیم نهایی در خصوص استرداد دادخواست را پس از اطلاع از پیامدهای این کار بگیرد. یکی از آثار استرداد دعوا رفع شدن قرار تأمین است. پس از استرداد دعوا در صورتی که در دعوا قرار تأمین خواسته صادر شده باشد، با استرداد دعوا و صدور قرار رد دعوا، تأمین نیز خود به خود مرتفع می‌شود. تأمین خواسته برای توقیف اموال خوانده پیش از صدور رای صادر می‌شود و دستور موقت هم شرایط مشابهی دارد؛ یعنی چنانچه در دعوا دستور موقت صادر شده باشد با استرداد دعوا مرتفع خواهد شد.

علاوه بر این، با استرداد دعوا، خواهان رضایت می‌دهد که هر اقدامی در حین رسیدگی انجام شده است، پاک شود؛ بنابراین کارشناسی، تحقیق محلی، معاینه محل و سایر اعمال که در دادرسی انجام شده است، به حساب نمی‌آیند. معنی از بین رفتن این اقدامات این است که در صورت طرح دوباره دعوا، ذی‌نفع باید این اعمال را دوباره انجام دهد و نمی‌تواند به اقدامات انجام شده استناد کند. تنها یک استثنا وجود دارد و آن در صورتی است که اقراری در پرونده وجود داشته باشد که حتی در صورت مسترد کردن دادخواست هم این اقرار به قوت خود باقی می‌ماند و در صورت طرح مجدد دعوا نیز قابل استفاده است. علاوه بر این توجه داشته باشید که اگر دعوا را مسترد کنید مرور زمانی که با اقامه دعوا قطع شده بود، دوباره جریان پیدا می‌کند و خسارت تأخیر تأدیه که از زمان طرح دعوا قابل مطالبه است، دیگر قابل مطالبه نخواهد بود؛ بنابراین استرداد دعوا همیشه نمی‌تواند جزو گزینه‌های مناسب و مفید باشد.سوالی که باقی می‌ماند این است که با استرداد دعوا تکلیف هزینه‌هایی که برای شروع و ادامه دعوا پرداخت کرده‌ایم، چه می‌شود؟ این خسارت برگردانده نمی‌شود. علاوه بر این ممکن است خواهان مجبور شود خسارت‌های خوانده را هم پرداخت کند. دادگاه به درخواست خوانده، خواهان را به پرداخت خسارت دادرسیِ خوانده محکوم می‌کند. علاوه بر این، اگر بر اثر طرح دعوا به خوانده زیانی رسیده باشد، خواهان باید پس از استرداد دعوا زیان واردشده را جبران کند. برای اینکه دچار این مشکل نشوید می‌توانید در توافق خود با خوانده قبل از استرداد دعوا ذکر کنید که خواهان خسارت را نپردازد؛ در این صورت دادگاه خواهان را به پرداخت خسارت محکوم نخواهد کرد.

تفاوت قرارهای صادره در استرداد دعوا

بعد از استرداد دعوا دادگاه قرار صادر می‌کند؛ اما این قرار بسته به اینکه زمان استرداد دعوا چه زمانی بوده، متفاوت است؛ آثار این قرارها هم با یکدیگر فرق می‌کند. اگر استرداد دعوا قبل از ختم دادرسی باشد قرار رد دعوا و اگر بعد از آن باشد قرار سقوط دعوا خواهد بود.
تفاوت در اعتبار امر مختومه: قرار سقوط دعوا که به دنبال استرداد دعوا بعد از ختم دادرسی صادر می‌شود، امکان طرح مجدد همان دعوا را منتفی می‌کند و برای همیشه آن را به تاریخ می‌سپارد و اعتبار امر مختوم چنین مفهومی دارد؛ اما در صورتی که استرداد دعوا منجر به صدور قرار رد دعوا شود موضوع دارای اعتبار امر مختوم نیست و خواهان می‌تواند همان دعوا را مجدداً اقامه کند؛ بنابراین استرداد دعوا قبل از ختم دادرسی مزیت بزرگی دارد.

تفاوت از نظر مطالبه خسارت: در صورت صدور قرار سقوط دعوا، از آنجا که خوانده اعلام رضایت نکرده است، می‌تواند خسارت ناشی از اقامه دعوا را از خواهان مطالبه کند در حالی‌ که با صدور قرار رد دعوا خوانده حق مطالبه خسارت دادرسی را ندارد.هر کدام از ما به دلایل مختلفی ممکن است یک دعوا را شروع کنیم؛ اما لازم نیست آن را تا صدور رای ادامه دهیم و زمانی که خواسته‌های ما تا حدودی تأمین شد بهتر است با مصالحه و سازش هزینه‌های ادامه رسیدگی را به دادگاه و خودمان تحمیل نکنیم. در چنین وضعی باید دعوا را مسترد کنیم. استرداد دعوا در دعاوی حقوقی معنی پیدا می‌کند و در دعاوی کیفری چنین مفهومی را نداریم. علاوه بر این، استرداد دعوا بعد از اولین جلسه دادرسی است؛ چون تا قبل از این مقطع می‌توان از طریق استرداد دادخواست اقدام کرد که نسبت به استرداد دعوا مزیت‌های بیشتری دارد.


URL : https://www.vekalatonline.ir/articles/25909/تشریفات-قانونی-نیمه‌کاره-گذاشتن-دادرسی/