کمک به تشکیلات قضایی از طریق شوراهای حل اختلاف

شوراهای حل اختلاف با استفاده از افراد متخصص و با‌ تجربه باید در جهت تراضی و سازش بین افراد جامعه حرکت کرده و فارغ از کارکرد قضایی باشند، چرا که چنانچه این نهاد شبه قضایی به نهاد قضایی تبدیل شود با تصمیمات قضایی به جای حل اختلاف، موجب مشکلات دیگری برای جامعه می‌شود

شوراهای حل اختلاف با استفاده از افراد متخصص و با‌ تجربه باید در جهت تراضی و سازش بین افراد جامعه حرکت کرده و فارغ از کارکرد قضایی باشند، چرا که چنانچه این نهاد "شبه قضایی" به نهاد "قضایی" تبدیل شود با تصمیمات قضایی به جای حل اختلاف، موجب مشکلات دیگری برای جامعه می‌شود.

شوراهای حل اختلاف  در جهت کاهش مراجعات مردم به محاکم قضایی، رفع اختلافات محلی و نیز حل و فصل اموری که ماهیت قضایی ندارد و یا ماهیت قضایی آن از پیچیدگی کمتری برخوردار است تشکیل شده است از آنجایی که در نظام‌های حقوقی بیشتر کشورها، علاوه بر سیستم رسمی دادگستری نهادهای مردمی نیز در کنار دادگستری به حل و فصل اختلافات مشغول هستند این مهم دارای جایگاه وی‍ژه‌ای است.

 سابقه و پیشینه شوراهای حل اختلاف از چه زمانی است و با چه هدفی این نهاد تشکیل یافته است؟

وکیل: شورای حل اختلاف تأسیسی است که در تمام دنیا به شکل‌های گوناگون وجود دارد و سابقه آن در کشور ما به اوایل دهه 1340 می‌رسد و پس از آن نهاد سازش و داوری در نظام حقوقی دارای جایگاه ویژه‌ای شد.
 
در سال 1342 خانه انصاف و شورای داوری تأسیس شد و  توانست در همان اوایل به موقعیت‌های چشم‌گیری دست یابد در نتیجه این دو تأسیس به عنوان نهاد مدنی در کنار تشکیلات قضایی جای گرفت و تشکیلات قضایی مدافع خانه انصاف و شورای داوری شد.
 
هدف از این دو تأسیس، حل اختلافات بین مردم بود این نهاد سازشی نیز توافق برای حل موضوع از سوی یک نهاد قانونی بود که مورد حمایت تشکیلات قضایی و توجه جامعه قرار گرفت.

 شوراهای حل اختلاف از جه زمانی اجرایی شد و این نهاد در جهت حل و فصل مسائل و اختلافات افراد جامعه چه وظایفی دارد؟

 در مهرماه 1387 با توجه به قانون برنامه سوم توسعه در اجرای اصل 156 قانون اساسی شورای حل اختلاف اجرایی و  به مدت 5 سال به  صورت آزمایشی  آغاز شد، تشکیل این نهاد به منظور حل و فصل اختلافات افراد و توسعه فرهنگ صلح و سازش در میان مردم بود که اهم آن عبارت بودند از:

1. ایجاد فرهنگ صلح و سازش در اختلافات میان افراد جامعه
 
2. رسیدگی به امور اداری و شبه قضایی که نیازی به رسیدگی قضایی در محاکم نداشت

3. قضازدایی

4. حبس زدایی

5. کاهش ورودی پرونده‌های دادگستری

6. افزایش مشارکت مردم و کوچک کردن دولت به معنای عام

7. جلوگیری از اطاله دادرسی و رسیدگی فوری
 
8. کاهش مراجعات مردم به دادگستری

9. انتخاب اعضاء از سوی مردم و قضاوت مردمی

10. کاهش هزینه‌های دادرسی

 آیا به نظر شما این نهاد در رسیدگی به وظایف و اهداف تعیین شده برای آن در قانون اساسی موفق عمل کرده است؟

 در ابتدا فلسفه شورای حل اختلاف همان ریش سفیدی و کدخدامنشی بود ولی در حال حاضر شاهدیم پرونده‌های حقوقی و کیفری مانند تخلف‌های راهنمایی و رانندگی در بخش کیفری و خواسته‌های تا 5 میلیون تومان در وظایف این شوراها قرار گرفته است.
 
همان‌گونه که ملاحظه می‌شود نهادی که در ابتدا با هدف حل و فصل خصومت و ایجاد صلح و سازش و کمک به محاکم دادگستری به وجود آمد و مقرر بود تا اعضای آن از متخصصین و معتمدین دلسوز محلی باشد. متأسفانه در  مرور زمان این شورا علی‌رغم کوشش‌ها و زحمات بی‌دریغ اعضا و کارکنان آن که جای قدردانی و سپاسگزاری دارد به دلیل دخالت‌دادن افراد غیر کارشناس و  همچنین بی‌برنامگی و جلوگیری از تراکم پرونده‌های محاکم، گرایش به امر تخصصی قضاوت کرده و اساسا از اهداف والای خود دور مانده است.

 در نتیجه این روند، این نهاد شبه قضایی به نهاد قضایی تبدیل شد که با تصمیمات قضایی به جای حل اختلاف، موجب مشکلات دیگری برای جامعه شده است.

اشاره شد که شوراهای حل اختلاف نهاد شبه قضایی است که چنانچه به نهاد قضایی تبدیل شود موجبات به وجود آمدن مشکلات بیشتری خواهد شد، آیا با این وصف این امر فلسفه وجودی شوراها را زیر سوال نمی‌برد؟

 جهت روشن شدن موضوع لازم است طرح مسئله کنیم: تصور کنید جامعه به یک سری افراد اعتماد دارد که به عنوان معتمدین در اختلافات داوری می‌کنند و از راه توافق طرفینی اختلاف‌شان را از راه صلح و سازش رفع می‌کنند، تا اینجای کار از لحاظ جامعه مورد قبول است ولی همین معتمدین اگر نتوانند فصل خصومت کنند و  چنانچه بخواهند متوسل به صدور حکم شوند، چالش از همین جا شروع می‌شود چرا که جامعه از معتمدین انتظار دارد تا اختلاف بین آن‌ها از طریق داوری و صلح و سازش رفع کنند نه اینکه یک طرف محکوم‌علیه و طرف دیگر محکوم‌له شود.

این همان مسئله‌ای است که به کار شوراها لطمه می‌زند چرا که باید فعالیت‌های آنها به صلح و سازش محدود شود.

ارزیابی شما از روند شوراهای حل اختلاف چیست؟

 امروز شاهد هستیم ورودی پرونده‌ها به دادگستری کاهش پیدا نکرده است و تعداد قابل توجهی از آنها به دلیل اعتراض اصحاب دعوی مجددا در مرجع دادگستری مورد رسیدگی قرار می‌گیرد و این نهاد از هدف متعالی خود فاصله گرفته است که با توسعه صلاحیت شوراها به امور کیفری به آن آسیب رسانده است اعضای شوراها باید دارای تخصص، تجربه و دانش کافی برای حل اختلافات مردم باشند که متأسفانه این نهاد مهم با کمبود شدید افراد کاردان مواجه است.

براساس اصول 36 و 159 قانون اساسی مرجع رسیدگی به نظرات و شکایات دادگستری است و شوراهای حل اختلاف را نباید مرجع رسیدگی قلمداد کرد.

در چه صورتی  وجود شوراها در جهت کاهش مراجعات مردم به محاکم قضایی موثر خواهد بود؟ این نهاد چگونه می‌تواند در تحقق اهداف اصلی خود  گام بردارد و برای رسیدن به این مهم شما چه پیشنهادی دارید؟

 اعتقاد من بر این است که وجود شوراها در حل اختلاف بین افراد امری ضروری است که باید تقویت شوند و در آنها از نیروهای متخصص، آگاه و آن هم با مشارکت مردم دعوت به عمل آید شوراها نباید از هدف اصلی خود که رفع اختلاف از راه صلح و سازش و داوری است دور شوند.

در جهت تحقق اهداف اصلی شوراهای حل اختلاف و بهبود عملکرد این نهاد در انجام وظایف خود پیشنهادات زیر ارائه می‌شود:

 1. قدرت و توانمندی شوراهای حل اختلاف در جهت صلح و سازش ذات‌البین باشد و در یک پتانسیل قانونی، عقلانی و تخصصی قرار گیرد.
 
2. آسیب‌شناسی عملکرد شوراها و چالش‌های پیش‌رو، که خوشبختانه تاکنون اقدامات خوبی توسط دستگاه‌های نظارتی و پژوهشی صورت گرفته است.
 
3. شوراهای حل اختلاف از اختیارات ذاتی احکام قضایی فاصله بگیرد.
 
4. فرهنگ‌سازی در جامعه از طریق رسانه‌‌ها علی‌الخصوص رسانه ملی نسبت به ترغیب افراد جامعه به طرح اختلافات خود در شورای حل اختلاف و جلب اعتماد مردم
 
5. در مواردی‌که قضات دادگاه‌ها تشخیص می‌دهند پرونده‌ای قابل صلح و سازش از طریق شوراها است به آنجا ارجاع شود
 
6. رسیدگی به موارد مربوط به داوری در مبحث مربوط به قانون آئینی دادرسی مدنی
 
7. دعوت از نیروهای متخصص، کارآمد و معتمد مردم و اینکه شوراها به‌عنوان محل جذب نیروی کار و شغل محسوب نشوند. در این خصوص وکلا، مشاوران و کارشناسان دادگستری و اساتید با تجربه می‌توانند کمک موثری باشند.
 
8. شوراهای حل اختلاف باید کمک به تشکیلات قضایی باشند و نباید مرجع قضایی دیگری در کنار قوه قضاییه محسوب شوند.
 
در پایان یادآوری می‌شود درصورتی که شورا‌های حل اختلاف همان‌طور که از نام آن پیداست باید با استفاده از  افراد متخصص و با‌تجربه در جهت تراضی و سازش بین افراد جامعه حرکت کرده و فارغ از کارکرد قضایی باشند، در این صورت این نهاد می‌تواند کمک موثر و واقعی برای دستگاه‌های قضایی باشند.

منبع : باشگاه خبرنگاران